ابو علی سینا جواب ابلهان خاموشی است... - نیازهای روز

نیازهای روز

ابو علی سینا جواب ابلهان خاموشی است...

    نظر

 

جواب ابلهان خاموشی است...


ابو علی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری ، جلو قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه برای اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید.از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابو علی سینا بست تا در خوردن کاه  شریک او شود. خودش هم آمد کناز ابن سینا نشست.
شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من نبند ، چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را می شکند.
خر سوار آن سخن نشنیده گرفت و به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد.
ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد .
خر سوار گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد و تو باید خسارت دهی.
شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد.
صاحب خر ، ابو علی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد.
قاضی سوال کرد : چه شده است؟ اما ابو علی سینا که خود را به لال بودن زد ، هیچ چیزی نگفت.
قاضی به صاحب خر گفت : این مرد لال است ؟
روستایی گفت : این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد ، قبل از این اتفاق با من حرف میزد.
با تو سخن گفت ؟ چه گفت ؟
صاحب خر گفت : او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را می شکند...
قاضی خندید و بر دانش ابن سینا آفرین گفت.
سپس به ابو علیسینا رو کرد و گفت : حکمت حرف نزدنت پس چنین بود ؟؟؟!!!!
ابو علی سینا جوابی داد که بعدا آن در زبان پارسی ضرب المثل شد.
جواب وی چنین بود :
جواب ابلهان خاموشی است.