آدمهای
آدمهایی که هیچوقت احتیاج به تنهایی ندارند، آدمهای کممایهای هستند…”
آدمهایی که هیچوقت احتیاج به تنهایی ندارند، آدمهای کممایهای هستند…”
به طرز وحشتناکی آشکار شده است که تکنولوژی ما از انسانیت ما فراتر رفته است.
آلبرت انیشتین
شیر ایرانی (گونه ای منقرض شده)
شیر از نیرومندترین و مشهورترین پستانداران ایران و جهان، مدتی است که نسلش در سرزمین ایران از میان رفته استT با امید به اینکه با هوشیاری و آگاهی نگذاریم که چنین سرنوشتی برای سایر گونه های جانوری ایران رقم زده شود در این بخش سایت آسمونی یادی از شیر از دست رفته ایرانی خواهیم داشت.
ـ Order: Carnivore
ـ Family: Felidae
ـ Panthera Leo Persicus
مشخصات:
موها کوتاه، رنگ بدن زرد و بدون لکه یا نوارهای راه راه است. شیر نریال نسبتاً کوتاهی (در مقایسه با زیر گونه آفریقایی ) با موهای سیاه وزرد دارد. دم شیر ایرانی بلند با دسته ای از موهای سیاه در انتهای آن است.اندازه طول سر و تنه 150 تا 190 سانتی متر، دم در حدود 100 سانتی متر و وزن آن 150 تا 250 کیلوگرم می باشد. مناطق جنگلی ف بوته زارها و علفزارهای نزدیک به آب واقع در نواحی جنوب زاگرس و خوزستان زیستگاه شیر ایرانی بوده است.در گذشته پراکندگی وسیعی در مناطق جنوب و جنوبغربی ایران ، از جنگلهای اطراف رودخانه کرخه ، دز، کازرون به طرف مسجد سلیمان ، رامهرمز ، بوشهر ، کازرون تا دشت ارژن واقع در غرب شیراز است.
شیرها از نظر ویژگی فیزیکی و رفتاری شباهت زیادی به سایر گربه سانان دارند؛ سر کوچک ، پوزه کوتاه ، گوشهای نسبتاً کوچک و چشمهای درشت از جمله این ویژگیها هستند. دستها پنج انگشت و پاها چهار انگشت دارند که به ناخن های بلند و تیزی ختم می شوند. بالشتک های کف دست و پا به آنها کمک می کند که به آرامی به طعمه خود نزدیک شوند. سبیلها به عصب ارتباط دارند و برای عبور از زیر یا کنار مواقع بویژه در شب اهمیت دارند.آنها حیواناتی شب گرد هستند و از حس بویایی قوی برخوردارند.حس شنوائی آنها بسیار قوی ولی حس بویائی متوسطی دارند به همین دلیل بر خلاف سگ سانان کمتر بواسطه بوئیدن طعمه خود را تعقیب می کنند. شیرها طعمه خود را از طریق کمین کردن در مسیر پستانداران و پرش ناگهانی و دویدن صید می کنند شیرها بصورت اجتماعی زندگی می کنند و قلمرو خود را بوسیله ادرار، مدفوع و خراشیدن درختان متمایز می کنند. در فصل جفت گیری ف نر و ماده در کنار هم دیده می شوند و در باغ وحش جفت گیری شیر با ببر و شیر ماده با پلنگ نر نیز به ندرت دیده شده است.
تا سال 1322 ، دسته های 2 تا 5 تایی شیر ایرانی در بیشه زارهای جنوب شوش دیده می شده است. ولی از سال 1321 خورشیدی که آخرین شیر ایرانی در شمال غربی دزفول شکار شده است ، اطلاعات دیگری مبنی بر مشاهده این حیوانات ثبت نشده است. اگر چه بواسطه شکار ، طعمه های مسموم ، قطع درختان جنگلی و… اکثر زیستگاههای طبیعی شیر ایرانی در ایران از میان رفته است اما زیرگونه ای از آن همچنان در قرق جنگلی « گیر» در شمالغربی هندوستان به حیات خود ادامه می دهد.
متاسفانه شیر ایرانی که نقش آن زمانی نماد هویت ملی و زینت بخش پرچم کشور ایران بوده است امروز چنان از سوی ایرانیان با بی مهری مواجه شده است که علاقمندان شیر در هندوستان به خود اجازه داده اند تا نام علمی شیر ایرانی را از Panthera Leo Persica به شیر هندی Panthera Leo Indiaca تغییر دهند.
? ببر ایرانی (ببر مازندران)
ببر ایرانی یا ببر مازندران در جنگلهای مازندران نژادی از ببر ? که به نام ببر ایرانی شهرت دارد ? می زیسته که امروزه نابود شده است . آخرین ببر که در مازندران به آن شیر سرخ می گفتند در سال1338 ه ش در جنگل گلستان ? در منطقه گرگان ? به دست یک شکارچی محلی شکار شد.
از ببر مازندران تنها یک نقاشی رنگی و چند عکس و چند پوست بجا مانده است . عکسها و پوستها نشان می دهند که رنگ ببر مازندران از ببر بنگال روشنتر ? و تا
اندازه ای نارنجی مایل به قرمز و نوارهای عرضی آن باریکتر و منظمتر و به تعداد بیشتر بوده است . موهای بدن ببر مازندران بلندتر و پرپشت تر از ببر بنگال و کوتاه تر از ببر سیبری و جثه آن بزرگتر از ببر بنگال و کوچکتر از ببر سیبری بوده است . ببر مازندران مرال ? گراز ? شوکا ?خرگوش ?پرندگان ? خزندگان گربه وحشی و هنگام گرسنگی کمبود غذا ? گاو و گاومیش اهلی شکار می کرد . شکار بی رویه ? خشک کردن نیزارها و مردابها برای کشاورزی ? باغداری و خانه سازی ? از میان رفتن جنگلهای جلگه ای سبب نابودی نسل ببر در ایران شده است.
? یوزپلنگ ایران (در حال انقراض)
طبق گفته کارشناسان یوز ایرانی که جزو تیره ای خاص از یوزپلنگ در غرب آسیاست رو به انقراض می باشد به طوری که طبق نظریه کارشناسان محیط زیست تخمین زده می شود کمتر از 60 قلاده یوز ایرانی در تمام ایران زیست می کند. برای کسب آمار دقیقی از تعداد این نوع جانور نایاب دوربینهایی در محلهایی که احتمال حضور این جانور وحشی می رود کار گذاشته شده تا آمارگیری دقیقتری صورت گیرد.
? پلنگ ایرانی (خطر انقراض)
هنگامی که نام پلنگ ایران (Persian Leopard) برده می شود منظور زیرگونه Panthera pardus saxicolor است. اعتبار این زیرگونه در سال های اخیر تایید شده است. اعضای این زیرگونه عمدتاً در ایران به سر می برند اما در کپه داغ و ترکمنستان، قفقاز، تاجیکستان، ازبکستان، ارمنستان، بخشی از ترکیه، افغانستان و شاید کردستان عراق نیز حضور دارند. البته دامنه پراکنش کامل آن را به طور دقیق نمی دانیم زیرا به رغم آنکه پلنگ از بسیاری جهات جانوری مهم به شمار می آید، متاسفانه اطلاعات لازم درباره پراکندگی و تغییرات درون گونه ای آن وجود ندارد. فقط می دانیم گسترش جغرافیایی نسبتاً وسیعی دارد که ایران در مرکز آن قرار می گیرد اما محدود به ایران نمی شود. آن طور که رکوردهای شکارچیان نشان می دهد پلنگ ایران اگر بزرگترین زیرگونه نباشد یقیناً یکی از بزرگ جثه ترین زیرگونه های پلنگ در دنیا است.
اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) گاهی در فهرست سرخ خویش برای بعضی زیرگونه ها رتبه ای بالاتر از گونه مربوطه در نظر می گیرد، برای مثال گونه پلنگ را آسیب پذیر (vulnarable) و زیرگونه پلنگ ایرانی را در خطر انقراض (endangered) طبقه بندی می کند.
? سیاه گوش ایران (خطر انقراض)
تنها نمونه سیاه گوش موجود در اسارت به عنوان گونه ای کمیاب و در خطر انقراض و فاقد هر گونه آمار و شناسنامه علمی معتبر در ایران و تنها نمونه در دسترس و قابل مطالعه، به مثابه گنجینه یا ذخیره ژنتیکی باارزش در شرایطی غیراستاندارد در پارک ملی پردیسان تهران رها شده و مورد بی مهری مسوولان و کارشناسان حیات وحش قرار گرفته است و در صورتی که بی توجهی نسبت به حفظ و مطالعه این گونه ادامه یابد، آینده ای نامعلوم و به دنبال آن نابودی در انتظار این گونه خواهد بود.
سیاه گوش یا لینکس با نام علمی Euracian lynx از راسته گوشتخواران و در زمره 4گربه سان کوچک ایرانی است و دست و پایی بلند و دمی بسیار کوتاه با توک پهن و سیاه رنگ و یک دسته مو به طول 4سانتی متر روی گوشها دارد که به دلیل داشتن جثه ای بزرگ و خالهای روی بدنش ، معمولا با پلنگ اشتباه گرفته می شود.
غذای مورد علاقه آن معمولا بچه های گراز، شوکا، مرال و پستانداران کوچک است. این گونه به صورت انفرادی زندگی می کند و به دلیل روزگرد بودن ، برخلاف دیگر گربه سانان شبگرد، بیشتر در معرض تهدید و خطر قرار دارد. پراکندگی آن در ایران ، در مناطقی از آذربایجان شرقی و غربی شروع می شود و تا نواحی زنجان ، قزوین و جنوب گرگان ادامه می یابد.
حضور سیاه گوش در این مناطق بر اساس مشاهدات تصادفی محیطبانان و یا گزارش های ثبت شده است و تا به حال مطالعات علمی و دقیقی از سوی کارشناسان چه خارجی و چه ایرانی روی این گوشتخوار ایرانی صورت نگرفته است.
کارشناسان حیات وحش و مدیر طرح بین المللی یوز ایرانی ، درباره اطلاعات موجود در زمینه سیاه گوش می گوید: این اطلاعات به صورت پراکنده و از طریق گزارش های مشکوک مردمی حاصل شده است و هیچ کار کارشناسی و علمی درباره مطالعات رفتاری ، ژنتیکی و پراکندگی این حیوان که با گونه های مشابه خود در امریکای شمالی و اروپا متفاوت است ، صورت نپذیرفته است و تنها به بررسی های مختصر روی پوست تاکسیدرمی شده این گونه در یک یا 2موزه اکتفا شده است.
انجام نشدن مطالعات تحقیقی و طرحهای پژوهشی در خصوص این گونه ، در حالی ادامه می یابد که زیستگاه این حیوان به دلیل مدیریت ناصحیح حفاظتی و پیشروی مناطق مسکونی و کشاورزی در حال تخریب است و طعمه های قابل تغذیه آن نیز به واسطه این تخریب ها و شکارهای بی رویه کاهش یافته است.
به طوری که پس از گذشت زمانی نه چندان دور، نام این گونه نیز همانند ببر و شیر ایرانی در فهرست حیوانات منقرض شده قرار خواهد گرفت ، بدون این که حتی مطالعه ای روی آن صورت گرفته باشد!
? گربه پالاس (خطر انقراض)
نام این گربه نیز در لیست قرمز انقراض قرار گرفته است.
به نسبت جثه اش از تمام گربه های دیگر موهای بلندتر و پرپشت تری دارد. به اندازه یک گربه اهلی اما از آن پرتر و دست و پاهایش کوتاه تر است. رنگ بدن خاکستری روشن که ممکن است به زردی یا قرمزی بزند. نوک موها سفید است که به آن ظاهری یخ زده می دهد. روی گونه های موهای بلند و دو نوار تیره واضح دارد. دارای سری گرد و پهن با گوش های خوابیده و کوچک در بیشترین فاصله از هم است. روی پیشانی خال های نامنظم دارد. در نیمه انتهایی پشت و روی پاها چندین نوار عرضی تیره دارد. چشم ها کاملاً رو به جلو هستند که نشان می دهد برای شکار وابسته به بینایی است و همین ظاهری جغدمانند به آن می دهد. مردمک چشمش برخلاف سایر گربه های کوچک به صورت دایره ای منقبض می شود. موی بلندش سازشی است برای زندگی در سرما و کوچک و پایین بودن گوش هایش برای آن است که در مناطق باز با پوشش گیاهی اندک کمتر دیده شود. به راحتی از صخره ها بالا می رود. تا ارتفاع 4800 متری دیده شده و به ندرت در نواحی جلگه ای حضور می یابد. تک زی و شب گرد است اما به هنگام غروب و صبح زود نیز فعال است. روز ها می خوابد و نقش و نگار و رنگبندی اش اجازه می دهد که به آسانی با محیط اطرافش یکی شود.زیرگونه ایرانی آن در تهدید است. در ایران تاکنون از مشهد و سرخس و خوش ییلاق شاهرود و نیز سواحل رود ارس در آذربایجان غربی گزارش شده است.
? گوزن زرد ایرانی (خطر انقراض)
خطر انقراض نسل گوزن زرد ایرانی، دوست داران محیط زیست و حیات وحش را بشدت نگران کرده است. به گزارش سرویس حوادث ایسکانیوز، شوری آب جزیره اشک دریاچه ارومیه، پساب سمی شرکتهای نفتی در چغازنبیل، تخریب زیستگاهها در دشت ارژن و زبالههای شهری و بیمارستانی بابل، از مهمترین دلایل در خطر انقراض قرار گرفتن نسل گوزن زرد ایرانی به شمار میرود. گوزن زرد ایرانی شاخهای بلند و پهن، 150 تا 240 سانتیمتر بدن و 16 تا 20 سانتیمتر دم دارد.
? روباه بلانفوردیا شاه روباه (در آستانه انقراض)
نام علمی:Vulpes cana
کمی از روباه قرمز(معمولی)کوچکتردر صورت دو نوار سیاه وبسیار مشخص دارد که از چشمها به طرف بینی امتداد یافته اند دمی بسیار بلند وپرمو که رنگ موهای انتهای آن به سفیدی دم روباه معمولی نیست. گوشها بزرگ ودر قاعده بسیار پهن هستند. رنگ پشت گوشها قهوه ای مایل به خاکستری است. موهای بدن انبوهندرنگ موهای پشت خاکستری-نقره ای با سایه قهوه ای ، در ناحیه ستون مهره ها کاملا قهوه ای وروی دم سیاه.زیستگاهش استپ های کوهستانی و مناطق نیمه بیابانیست.در ایران در مناطق شرق خراسان،کرمان،فارس،رباط پشت بادام یزدو اصفهان مشاهده شده است.
و پراکنش جهانی آن بلوچستان پاکستان ، افغانستان ،ترکمنستان.
عادات این حیوان احتمالا شبیه سایر روباهها ست. این روباه بسیار بازیگوش وباهوش است. میتواند مدتها باسرعت 50 کیلومتر در ساعت بدود.شب فعال (nocturnal) است.وباآنکه تنها یک جفت انتخاب میکند(MONOGAMOUS)ولی تنها به شکار میرود.همه چیزخوار است. معمولا ازحشرات ومیوه ها تغذیه میکند.
وضعیت فعلی:کمیابترین روباه ایران است. بعلت داشتن پوست زیبا وگرانبهامورد توجه شکارچیان پوست میباشد. در سالهای اخیر نسل آن بشدت کاهش یافته وخطر انقراض نسل آن را تهدید میکند.
? روباه کرساک یا روباه ترکمنی (خطر انقراض)
جثه آن کوچکتر ولی دست وپا بلند تر از روباه قرمز است. مشخصه اصلی این روباه دم نسبتا کوتاهی است که برخلاف سایر گونه ها به زمین نمیرسد.رنگ موهای انتهائی دم برخلاف روباه معمولی وروباه شنی ،قهوه ای تیره یا سیاه است.گوشها نسبتا کوچکند و رنگ پشت انها دارچینی روشن است.در فصل زمستان موها بسیار بلند و برنگ خاکستری متمایل به سفید است بطوری که فقط نوک گوشها دیده میشود. پوشش تابستانی کوتاه وبرنگ نخودی متمایل به قرمز است.
زیستگاهش مناطق استپی خشک ونیمه بیابانی .معمولا وابسته به نقطه خاصی نبوده واکثرا در حال حرکت هستندو از لا نه های سایر جانوران که در راه می بینند استفاده میکنند.در ایران فقط در نواحی ترکمن صحرا زندگی میکنند.پراکنش جهانی:ترکستان ،مغولستان ،افغانستان،شمال منچوری،چین تا تبت.
اغلب شب گرد است.در گروههای کوچک یا جفت جفت دیده میشود.ولی به تنهایی شکار میکند.معمولا در لانه متروک جانورانی نظیر گورکن ساکن میشود. بسیار چابک وبازیگوش است و میتواند از درختان بالا رود در گذشته شکار ان با عقاب متداول بوده. بعضی نیز ان را بعنوان حیوان خانگی نگهداری میکرده اند.
از جوندگان کوچک،خرگوش،خزندگان ،پرندگان ،قورباغه،حشرات و لاشه حیوانات تغذیه میکند.معمولا پوست خارپشتهایی که توسط این حیوان شکار شده اند در نزدیک لانه اش مشاهده میشود.سایر خصوصیات شبیه روباه قرمز .
به علت با ارزش بودن پوستش، شکارچیان بااستفاده از وسیله نقلیه موتوری انرا تعقیب وشکار می نمایند به همین علت بشدت کاهش یافته و خطر انقراض انرا تهدید میکند.
? روباه شنی یا روباه روپل (آسیب پذیر)
نام علمی:Vulpes rueppellii
کوچکتر از روباه قرمزولی گوشها بزرگتر است.رنگ پشت گوشها برخلاف روباه قرمز سیاه نیست ومعمولا برنگ پشت بدن یعنی زرذ متمایل به نارنجی است.در دو طرف صورت دو نوار قهوه ای متمایل به سیاه دیده میشود که از دو طرف چشمها به گوشه دهان امتداد یافته اند.رنگ موهای دم زرد متمایل به قهوه ای وانتهای ان سفید است در بین پنجه های دست وپا موهای بلندی وجود دارد که مانع فرورفتن حیوان در شن میگردد.زیستگاهش بیابانهای سنگی و زمینهای بایر، از استپها تا خارستانها و بیشه زارهای پراکنده میباشد.
در مناطق حاشیه کویر مرکزی،سیستانو بلوچستان ،فارس ،خوزستان، بندر عباس وجزیره قشم زندگی می کند.
در شمال افریقا،عربستان،افغانستان نیز پراکندگی دارد.
شب گرد است،معمولا در روز دیده نمیشود،بصورت انفرادی یا در دسته های کوچک دیده میشود.
ازحشرات،پستانداران کوچک ،خزندگان،لاشه حیوانات،ومواد گیاهی نظیر برگ،دانه های ابدار،وصیفی جات تغذیه میکند(در منطقه رباط پشت بادام یزدتعدادی روباه شنی در حال خوردن هندوانه دیده شده اند)
طول عمر در اسارت حدود 5/6 سال است.
بعلت زندگی در مناطق بیابانی ودور از دسترس به نظر می رسد خطر چندانی نسل این حیوان را تهدید نمیکند در سالهای 1359 و60 اکثر روباههای شنی پارک ملی کویر بعلت نامشخصی که احتمالا طعمه های مسموم کار گذاشته شده توسط دامداران برای کشتن گرگها بوده نابود گردیده اند.
اثرات آلاینده ها
1- اثر حاد: اثری است کهمعمولا در ظرف مدت 24تا110 ساعت بروز می کند امروزه در مطالعات سم شناسی اثر حاد را برای مدت 96 ساعت در نظر می گیرند.
2- اثرنیمه مزمن: به اثراتی از یک ماده سمی که طی مدت چند هفته تا چند ماه ظاهر گردد، می گویند.
3- اثر مزمن: فاقد محدودیت زمانی بوده و به مجموعه اثراتی که یک ماده سمی در طول دوران حیات فرد یا برنسل های بعدی تاثیر نامطلوب بگذارد اطلاق می گردد.
+1- تعریف آلودگی آب
آب هنگامی آلود، محسوب می شوذد که ترکیب یا حالت آن،مستقیم یا غیر مستقیم در اثر فعالیتهای انسانی تغییر کند و این تغییر موجب می شود که دیگر از آن برایمصارفی که قبلا در حالت طبیعی داشت نتوان استفاده کرد. آب اگر قابل آشامیدن نباشد،در درجه نخست در کشاورزی و درجه بعد در صنعت مصرف می شود.
1-2-خواص فیزیکی آب
1-وزن مخصوص:وزن مخصوص آب در حرارت های مختلف خیلی کم تغییر می کند.در هر صورت همین تغییرات جزیی وزن مخصوص آب در حرارت های متفاوت،سبب منطبق شدن آب مناطق عمیق زمین و مانع اختلاط آب در لایه های مختلف می شود.
2-ویسکوزیته :حرارت، ویسکوزیته آب را خیلی بیشتر از وزن مخصوص تغییر می دهد ویسکوزیته آب برفرایندهای تصفیه کاملا اثر می گذارد به طوری که انعقاد ،ته نشینی و صاف کردن در زمستان آهسته تر از تابستان انجام می گیرد.
3-رنگ
4-کدورت
5-بو وطعم
ماده آلوده (آلاینده)
ماده ای است که در جایی قرار گیرد که به طور طبیعی نمی بایست آنجا قرار می گرفت و یا دارای غلظتی بیش از غلظت طبیعی باشد به نحوی که برروی موجودات زنده اثر نامطلوب داشته باشد.
-آلاینده از نظر سلامت عمومی و بوم شناختی عبارت است از:هر ماده فیزیکی،شیمیایی و زیست شناختی که مقدار اضافی قابل تشخیص آن برای موجودات زنده زیان آور و یا به هر صورت نامطلوب باشد
ناخالصی مقدار (غلظت و یا تراکم )یکماده یا موادی در محیط بیش از حد طبیعی آن ها است (این مواد لزوما برای محیط مضر نیستند).
آلوده:علاوه براینکه ماده آلاینده درجای مناسب واقع شده است دارای غلظتی هم هست که برای محیط زیست خطرناک است.
تقسیم بندی آلودگی ها برمبنای منبع تولید
الف: آلودگی با منبع مشخص = مانند خروجی تصفیه خانه یا دودکش یک کارخانه
ب: آلودگی با منبع نامشخص = مانند رواناب سطحی یک چمنزار (به علت گستردگی مناطق آلودگی و مشکلات حقوقی با مالکین این مناطق کنترل ایننوع آلودگی بسیار مشکل است.)